روانشناسی صنعتی و سازمانی: ظرفیت مغفول و نیازمند ساختارسازی در صنعت و جامعه / دانشگاه باید فعالانه قابلیتهای خود را به صنعت عر
روانشناسی صنعتی و سازمانی: ظرفیت مغفول و نیازمند ساختارسازی در صنعت و جامعه / دانشگاه باید فعالانه قابلیتهای خود را به صنعت عرضه نماید
عضو هیئت علمی گروه روان¬شناسی (گرایش روان¬شناسی صنعتی و سازمانی) و مدیر دفتر هدایت شغلی و کاریابی تخصصی دانشگاه اصفهان گفت: با توجه به جدید بودن رشته روان-شناسی صنعتی و سازمانی نسبت به سایر گرایش¬های روان¬شناسی در ایران، بسترهای ساختاری لازم جهت استقرار و بهرهبرداری بهینه از ظرفیتهای آن در سطوح صنعتی و اجتماعی کشورمان هنوز به نحو مطلوب تکوین نیافته است.

عضو هیئت علمی گروه روانشناسی (گرایش روانشناسی صنعتی و سازمانی) و مدیر دفتر هدایت شغلی و کاریابی تخصصی دانشگاه اصفهان گفت: با توجه به جدید بودن رشته روانشناسی صنعتی و سازمانی نسبت به سایر گرایشهای روانشناسی در ایران، بسترهای ساختاری لازم جهت استقرار و بهرهبرداری بهینه از ظرفیتهای آن در سطوح صنعتی و اجتماعی کشورمان هنوز به نحو مطلوب تکوین نیافته است. این امر منجر به آن گردیده که در حوزه مشاغل مرتبط، غالباً شاهد جذب متخصصانی از سایر رشتهها باشیم که فاقد عمق دانش رفتارشناختی و تخصصی مورد نیاز برای ایفای اثربخش وظایف شغلی مرتبط هستند. این در حالی است که رشته روانشناسی صنعتی و سازمانی، با تکیه بر آموزههای عمیق در زمینه تحلیل رفتار انسانی، از پتانسیل قابل توجهی برای ایجاد تحولات مثبت، به ویژه در بافت فرهنگی جامعه ایران که با حساسیتهای ویژه انسانی روبروست، برخوردار میباشد. ایشان به عنوان مدیر دفتر هدایت شغلی و کاریابی تخصصی دانشگاه اصفهان نیز معتقد است در راستای ارتقای کارآمدی دفتر هدایت شغلی نیز، اتخاذ رویکردی تعاملی با صنایع و شناسایی دقیق نیازهای شغلی آنها امری اجتنابناپذیر است. از این طریق میتوان زمینههای مشارکت فعال صنایع در فرایند آموزش دانشجویان را فراهم آورد که این تعامل دوسویه، ضمن ارتقای آمادگی شغلی دانشآموختگان، به بهبود عملکرد و بهرهوری صنایع نیز کمک شایانی خواهد نمود و در نهایت، یک الگوی برد-برد را برای هر دو ذینفع رقم خواهد زد.
دکتر سید میثم دیباجی، عضو هیئت علمی گروه روانشناسی (گرایش روانشناسی صنعتی و سازمانی) و مدیر دفتر هدایت شغلی و کاریابی تخصصی دانشگاه اصفهان در گفتوگو با پایگاه خبری دانشگاه اصفهان در خصوص وضعیت کنونی آموزش در دانشگاهها اظهار کرد: متأسفانه در نظام آموزش عالی ما، ملاحظه میشود که به دلایل ساختاری و اولویتبندیهای موجود، کارکرد آموزشی دانشگاهها تا حدی تحتالشعاع تمرکز فزاینده بر فعالیتهای پژوهشی قرار گرفته است.
ایشان با تأکید بر پایداری نسبی رویکردهای آموزشی در طول دهههای متمادی خاطرنشان ساختند: اگر بخواهیم با اغراق نسبی سخن بگوییم، تحول بنیادین مشهود در روشهای آموزشی ما، عمدتاً محدود به جایگزینی ابزارهای نوشتاری سنتی نظیر گچ و تخته با فناوریهای نوینتر همچون ماژیک و وایتبرد بوده است و پابهپای تغییر محتوای علم، روشهای عرضهی آن تغییر نیافته است.
عضو هیئت علمی گروه روانشناسی دانشگاه اصفهان با اشاره به گسست معرفتی و عملیاتی موجود میان ساختار دانشگاهی و تحولات پارادایمی در حوزه فناوریهای آموزشی و دگرگونیهای محتوایی در شماری از رشتههای علمی، این مهم را مورد تأکید قرار دادکه متاسفانه، نظام آموزشی حاکم، دانشجویان را نه در راستای آمادگی برای مواجهه با اقتضائات آتی سپهر کار و زندگی، بلکه عمدتاً در انطباق با شرایط و مقتضیات علمی و فناوری که در حال افول و گذر است، تربیت مینماید.
ایشان با تأکید مضاعف بر ضرورت ایجاد تحول بنیادین در نظام آموزشی، به ویژه در حوزه علوم انسانی، اظهار داشتند: این دگردیسی اساسی، صرفاً از طریق ایجاد مناسک، تشریفات و ساختارهای سازمانی نوین در دانشگاهها به منصه ظهور نخواهد رسید، بلکه مستلزم نهادینهسازی یک فرهنگ سازمانی مبتنی بر پذیرش فعال و التزام عملی تمامی ذینفعان به بازاندیشی و تحول در رویکردهای آموزشی استوار باشد
عدم کارآمدی تولید مقالات ISI در رشد اقتصادی کشور / نبود ساختارهای لازم در جامعه برای رشته روانشناسی صنعتی و سازمانی
دکتر دیباجی در تشریح پارادایم غالب در فرایند آموزش عالی اظهار نمود: کماکان استمرار رویکرد آموزشی مبتنی بر مونولوگ استادمحور در محیطهای یادگیری مشهود است که در این ساختار، دانشجو عمدتاً در نقش گیرنده غیرفعال دادههای آموزشی و فاقد عاملیت شناختی پویا تعریف میگردد.
ایشان با تبیین تمایزات بنیادین در فلسفه و عملکرد نظام آموزش عالی ایران در قیاس با موسسات آکادمیک سرآمد جهانی افزودند: در حالی که دانشگاههای دارای رتبه بندی ممتاز نظیر هاروارد، کمبریج و آکسفورد، اعتبار و جایگاه رفیع خود را عمدتاً از طریق ارائه آموزش با کیفیت ممتاز و اثربخشی آموزشی حاصل مینمایند، متاسفانه در نظام ما، رویکرد غالب و محرک، معطوف به کمیتگرایی در تولید انتشارات علمی نمایه شده در پایگاه ISI از طریق فرایندهایی است که بعضاً منجر به تقلیل کیفیت و اصالت محتوای پژوهشی گردیده و واجد پیامدهای نامطلوب و مخاطرات بالقوه برای اعتبار و اثربخشی حقیقی دستاوردهای علمی میباشد.
عضو هیئت علمی گروه روانشناسی دانشگاه اصفهان با استناد به تحلیل دادههای آماری بازه زمانی ۲۰۰۵ تا ۲۰۱۲ میلادی، بیان کرد: علیرغم نمایان شدن یک رشد نمایی در حجم انتشارات علمی نمایه شده، هیچ گونه همبستگی معنادار و تاثیر قابل ملاحظهای بر شاخص تولید ناخالص داخلی (GDP) کشور مشاهده نگردید. این یافتههای کمی، قویاً دلالت بر فقدان ترجمان عملی و اثربخشی اقتصادی قابل توجه در غالب این تولیدات علمی در سطح کلان اقتصادی دارد.
ایشان در تشریح چالشهای ساختاری پیش روی رشته روانشناسی صنعتی و سازمانی خاطر نشان ساختند: با وجود ماهیت نسبتاً نوین این حوزه تخصصی در اکوسیستم علمی و کاربردی کشور، متاسفانه زیرساختهای نهادی و رویهای لازم جهت استقرار نظاممند و بهرهبرداری بهینه از قابلیتهای آن در سطوح مختلف جامعه هنوز به نحو مطلوب ایجاد نگردیده است. این امر به وضوح در فرایندهای جذب و استخدام نیروی انسانی قابل مشاهده است؛ به طوری که در مواردی، متخصصانی با پیشینههای تحصیلی نامتجانس با الزامات شغلی، در موقعیتهایی که نیازمند دانش تخصصی روانشناسی صنعتی و سازمانی است، به کار گرفته میشوند.
دکتر دیباجی با تاکید بر اهمیت ژئواستراتژیک رشته روانشناسی صنعتی و سازمانی در توسعه سازمانی و ارتقای سرمایه انسانی، اذعان داشتند: متاسفانه، تعاملات راهبردی و رایزنیهای اثربخش با نهادهای تقنینی نظیر مجلس شورای اسلامی و سایر ارگانهای ذیصلاح به منظور تبیین جایگاه کانونی و ضرورت بهکارگیری این حوزه تخصصی در سیاستگذاریهای کلان صورت نپذیرفته است. این در حالی است که دانش روانشناسی صنعتی و سازمانی، با تمرکز بر تحلیل دقیق ابعاد شناختی، عاطفی و رفتاری کنشگران انسانی در محیطهای کار، واجد ظرفیتهای تحولآفرین بالقوه در جهت ایجاد تاثیرات عمیقاً مثبت، به ویژه در بستر فرهنگی جامعه ایران با ویژگیهای متمایز در حوزه ارزشهای انسانی و تعاملات اجتماعی، میباشد
لزوم بازتعریف دانشگاه و تقویت ارتباط دفتر هدایت شغلی دانشگاه با صنعت / حرکت به سمت دانشگاه نسل ۴ و کارآفرین
مدیر محترم دفتر هدایت شغلی و کاریابی تخصصی دانشگاه اصفهان در تبیین وضعیت ساختاری و عملکردی این واحد دانشگاهی، چنین اظهار داشتند: بهینهسازی سطح اثربخشی این دفتر، مستلزم تخصیص یکپارچه توجهات راهبردی در سطوح مدیریتی عالی و تبیین دقیق و مدون ساختارهای سازمانی همراستا با حجم فزاینده و تنوع چندوجهی وظایف محوله میباشد. اکتفا به ساختار سازمانی محدود از حیث منابع انسانی، مشتمل بر یک مدیر و یک کارشناس، با در نظر گرفتن دامنه وسیع نیازهای جمعیت دانشجویی و دانشآموختگان دانشگاه، به مثابه یک محدودیت ساختاری اساسی تلقی میگردد.
ایشان با تاکید موکد بر امتناع از تقلیل جایگاه دفتر هدایت شغلی به یک نهاد صرفاً نمایشی و با اذعان به اهمیت حیاتی تعامل پویا و هدفمند با بخش صنعت، چنین افزودند: ارتقای سطح کارآمدی و اثربخشی این دفتر، مستلزم ایجاد و تحکیم شبکهای از ارتباطات استراتژیک و مؤثر با صنایع ذیربط، انجام یک فرآیند نظاممند جهت شناسایی دقیق و تفصیلی نیازهای تخصصی آنها و تسهیل بسترهای مشارکت فعال صنایع در طراحی و اجرای برنامههای آموزشی دانشجویان میباشد. این تعامل دیالکتیک و دوسویه، یک الگوی همافزایی مبتنی بر منافع متقابل را ایجاد خواهد نمود که از یک سو، موجبات ارتقای سطح آمادگی شغلی بهینه دانشآموختگان را فراهم میآورد و از سوی دیگر، صنایع را از دانش نوین و تخصص بهروز فارغالتحصیلان منتفع میسازد.
مدیر دفتر هدایت شغلی و کاریابی تخصصی دانشگاه اصفهان، با تبیین وضعیت کنونی وضعیت اشتغال، اظهار داشت: در شرایط حاضر، به استثنای معدودی از بنگاههای اقتصادی با مقیاس کلان، اکثریت صنایع با چالش اساسی در زمینه جذب و استخدام نیروی کار متخصص و برخوردار از صلاحیتهای لازم مواجه میباشند. در مقابل، جمعیت کثیری از دانشآموختگان نظام آموزش عالی نیز در پی یافتن فرصتهای شغلی متناسب با تخصص خود هستند. علیرغم این تقاضا و عرضه بالقوه، مکانیسمهای کارآمد و هدفمندی جهت ایجاد یک اتصال ساختارمند و اثربخش میان این دو گروه ذینفع، به نحو مطلوب استقرار نیافته است.
ایشان در تبیین اقدامات اجرایی انجام شده در این راستا افزودند: در دفتر هدایت شغلی، رویکرد راهبردی مبتنی بر تحکیم تعاملات ساختارمند با سازمان آموزش فنی و حرفهای و صنایع گوناگون اتخاذ گردیده است تا زمینه برای طراحی و برگزاری دورههای آموزشی تلفیقی فراهم آید. غایت این استراتژی، همافزایی ظرفیتهای علمی و پداگوژیک اعضای هیئت علمی دانشگاه با دانش عملی و تخصصی کارشناسان صنعتی در فرآیند یاددهی-یادگیری دانشجویان میباشد. به موازات این امر، پیگیریهای مستمری نیز در جهت ایجاد فرصتهای بورسیه تحصیلی با حمایت مالی صنایع ذینفع برای دانشجویان مستعد، از بدو ورود به دانشگاه، در جریان است
مدیر دفتر هدایت شغلی و کاریابی تخصصی دانشگاه اصفهان با تاکید موکد بر ضرورت ایجاد یک تحول پارادایمی بنیادین در فلسفه و عملکرد دانشگاه، چنین اظهار داشت: دستیابی به پیشرفتهای معنادار در این عرصه، مستلزم وجود یک عزم راسخ و همراستا در تمامی سطوح ساختاری و مدیریتی دانشگاه میباشد. دانشگاه در عصر حاضر نیازمند بازاندیشی در تعریف هویت سازمانی و حرکت نظاممند به سوی پارادایم دانشگاه نسل چهارم و کارآفرین، با تاکید بر تولید دانش و ثروت از طریق نوآوری و کارآفرینی و نسل پنجم با محوریت خدمت به جامعه است
فاصله عمیق دانشگاه و صنعت در اجرای اصول اولیه مدیریتی
دکتر دیباجی در تبیین چالشهای ساختاری حاکم بر تعاملات دانشگاه و صنعت، چنین اظهار داشت: یکی از مسائل کانونی و تعیینکننده، عدم همراستایی در افقهای زمانی و اولویتهای پژوهشی فیمابین است؛ بدین صورت که دانشگاه عمدتاً بر حل مسائل و چالشهای آتینگر تمرکز دارد، در حالی که صنایع ما کماکان درگیر مسائل بنیادین و پایهای با فوریت اجرایی بالاتر میباشند.
وی با اشاره به وضعیت صنایع در حوزه علوم انسانی افزود: متاسفانه، بررسیها نشان میدهد که بسیاری از شرکتها و سازمانهای فعال در این حوزه، حتی اصول اولیه و پارادایمهای کلاسیک مدیریت، که قدمت آنها به سال ۱۹۰۶ و نظریه «اصول چهاردهگانه مدیریت فایول» بازمیگردد، را به نحو مطلوب در ساختار و عملکرد خود نهادینه نکردهاند.
عضو هیئت علمی گروه روانشناسی دانشگاه اصفهان گفت: ضرورت دارد با محوریت دفتر ارتباط با صنعت و جامعه، ماموریت بنیادین دانشگاه بر مبنای ارائه خدمات فعالانه و پاسخگویانه به نیازهای صنعت و جامعه بازتعریف و تبیین پردد. این امر از آن رو حائز اهمیت است که در وضعیت کنونی، مسائل و موضوعات مورد بررسی و پژوهش در محیطهای آکادمیک، غالباً با چالشهای عینی و نیازهای مبرم بخش صنعت، دارای یک گسست معرفتی و کاربردی قابل ملاحظه میباشند. شایان ذکر است که در پارادایمهای پیشین، نگرشی غالب بود که دانشگاه، جایگاه خود را به عنوان یک نهاد ممتاز و متعالی تلقی نموده و انتظار داشت که بخش صنعت، به منظور رفع نیازمندیهای خود، به دانشگاه مراجعه نماید.
ایشان با اشاره به اهمیت ارزیابی عینی اثربخشی پژوهشهای دانشگاهی افزودند: مجموعه دفتر ارتباط با صنعت میبایست به عنوان یک واسط فعال، مسائل و نیازهای صنعت را به دانشگاه منتقل نموده و تمرکز پژوهشهای دانشگاهی را در این راستا هدایت نماید. در همین راستا، استقرار یک سیستم ارزیابی جامع که بتواند تأثیر واقعی و ملموس پایاننامهها و پروژههای تحقیقاتی دانشگاهی را در حل مسائل و ارتقای عملکرد صنعت سنجش نماید، از اهمیت بسزایی برخوردار است؛ زیرا صنایع تنها در صورتی تمایل به سرمایهگذاری در پژوهشهای دانشگاهی خواهند داشت که اطمینان حاصل نمایند این سرمایهگذاری منجر به رفع یک چالش مشخص یا ایجاد ارزش افزوده برای آنها خواهد شد.
ضرورت هویتسازی دانشگاهی و استفاده از پتانسیل دانشجویی در مسیر درآمدزایی
عضو هیئت علمی گروه روانشناسی دانشگاه اصفهان در تبیین راهکارهای نوین درآمدزایی برای دانشگاه، چنین اظهار داشتند: امری اجتنابناپذیر است که دانشگاه به صورت کنشگرانه در پی ایجاد جریانهای درآمدی پایدار و متنوع باشد و در این راستا، بالفعلسازی ظرفیتهای نهفته در دانشجویان مستعد و آگاه، به عنوان یکی از کارآمدترین استراتژیها قابل طرح است.
ایشان در ادامه افزودند: متاسفانه، دانشگاه ما در وضعیت کنونی، یک رویکرد غیربهینه را در پیش گرفته است؛ به طوری که خروجیهای پژوهشی عمدتاً در سطح اثبات مفهومی و نمونههای آزمایشگاهی محدود مانده و فرآیند گذار نظاممند از دانش تولید شده به محصولات و خدمات قابل عرضه در بازار و ایجاد ارزش اقتصادی، به نحو مطلوب تحقق نمییابد؛ هرچند این روند نسبت به قبل بهتر شده است.
دکتر دیباجی تصریح نمود: یکی از ضروریترین مداخلات در سطح کلان دانشگاه، انجام ارزیابیهای جامع و مبتنی بر شاخصهای کلیدی عملکرد (KPIs) برای واحدهای دانشگاه و همچنین، تدوین و تثبیت یک هویت سازمانی منسجم، متمایز و هدفگذاری شده در راستای مزیت رقابتی پایدار میباشد. همچنین ایشان با استناد به الگوهای موفق دانشگاههای پیشتاز در عرصه بینالمللی بیان داشتند: دانشگاههای با اعتبار جهانی، دارای هویتهای تخصصی و حوزههای تمرکز استراتژیک مشخصی هستند؛ به عنوان مثال، برخی از آنها در زمینههای مرتبط با صنایع دفاعی و نظامی سرآمد بوده و برخی دیگر، مشارکتهای راهبردی و عمیقی با شرکتهای مستقر در قطب فناوری اطلاعات نظیر سیلیکون ولی برقرار نمودهاند.
عضو محترم هیئت علمی گروه روانشناسی دانشگاه اصفهان در پایان افزود: متأسفانه، عدم تعریف دقیق و متمرکز هویت دانشگاهی و تلاش برای ورود به تمامی حوزهها به صورت همزمان و به تبع آن عدم تمرکز منابع، منجر به اتلاف منابع ارزشمند گردیده است که این معضل، در سطح کلان ملی نیز قابل مشاهده است
دانشگاه باید فعالانه خود را به صنعت عرضه کند، نه برعکس
مدیر محترم دفتر هدایت شغلی و کاریابی تخصصی دانشگاه اصفهان در خصوص تعامل میان صنعت و دانشگاه اظهار داشتند: مبنا و اصالت با بخش صنعت است و این نهاد دانشگاهی است که میبایست خدمات و توانمندیهای خود را به نحوی مؤثر و متناسب عرضه نماید که موجبات جذب و اعتماد صنعت را فراهم آورد. این تصور که صنعت به صورت خودکار به سوی دانشگاه خواهد آمد، دیدگاهی نادرست و منفعلانه است و ما باید در زمینه معرفی و بازاریابی شایسته قابلیتهای خود، رویکردی پیشگامانه و فعال اتخاذ نماییم.
ایشان با اشاره به ظرفیتهای بالفعل و بالقوه موجود در صنایع کشور تصریح نمودند: صنعت ایران به هیچ وجه یک محیط بسته و غیرقابل نفوذ نیست و تجارب پیشین نشان داده است که موفقیت در همکاری با یک شرکت پیشرو، به سرعت توجه و علاقه سایر صنایع و بنگاههای اقتصادی را نیز به خود جلب خواهد نمود.
دکتر دیباجی خاطرنشان کرد: اگرچه دستیابی به این هدف، مستلزم پیمودن یک فرایند پیچیده و چالشبرانگیز است، اما در صورت برنامهریزی و اجرای صحیح راهبردها، به نقطهای خواهیم رسید که اعضای هیئت علمی دانشگاه و دانشجویان برای پاسخگویی به حجم فزاینده نیازهای صنعت با محدودیت جدی در تخصیص زمان مواجه خواهند شد.
ایشان در ادامه افزودند: تنها با فعالسازی و بهرهبرداری از ظرفیتهای موجود در شهرکهای صنعتی پیرامونی، حجم فرصتهای همکاری و پروژههای مشترک به میزانی خواهد رسید که حتی دانشجویان نیز برای پاسخگویی به تمامی آنها با محدودیت زمانی مواجه خواهند شد؛ اما تحقق این امر حیاتی، کاملاً وابسته به معرفی دقیق، جذاب و متقاعدکننده توانمندیهای دانشگاه به صنایع هدف میباشد.
نظر دهید