راهبرد جدید ترامپ: انحصار فناوری برای حفظ هژمونی آمریکا با حمایت سرمایهداران بزرگ
راهبرد جدید ترامپ: انحصار فناوری برای حفظ هژمونی آمریکا با حمایت سرمایهداران بزرگ
عضو هیئت علمی گروه علوم سیاسی دانشگاه اصفهان گفت: در حالی که دموکراتها و جمهوریخواهان آمریکا در راهبردهای کلان سیاست خارجی اشتراک نظر دارند، ترامپ با پشتیبانی سرمایهداران بزرگی چون ایلان ماسک، استراتژی جدیدی را برای حفظ برتری آمریکا از طریق انحصار فناوریهای پیشرفته و کنترل شبکههای اجتماعی دنبال میکند که میتواند به تعمیق شکاف میان کشورهای شمال و جنوب بینجامد.

دکتر محمد علی بصیری، عضو هیئت علمی گروه علوم سیاسی دانشگاه اصفهان، در گفتوگو با پایگاه خبری دانشگاه اصفهان، در خصوص معادلات سیاست خارجی آمریکا، با بیان تفاوتهای راهبردی میان دو حزب جمهوریخواه و دموکرات آمریکا و اشاره به ساختار سیاسی آن اظهار کرد: علیرغم تصور عمومی، دو حزب اصلی آمریکا در راهبردهای کلان سیاست خارجی اشتراکات معناداری دارند و تفاوت آنها عمدتاً در تاکتیکها و رویکردهای اجرایی دیپلماسی خلاصه میشود.
وی ادامه داد: مهار قدرتهای جهانی مانند چین، روسیه و مسائل ژئوپلیتیک منطقه غرب آسیا از جمله سیاستهای مشترک هر دو حزب محسوب میشود. با این حال، نحوه مواجهه با این چالشها متفاوت است؛ به عنوان نمونه، در موضوع درگیری روسیه و اوکراین، ترامپ رویکرد تعاملی و مذاکرهمحور دارد و معتقد است جنگ طولانی مدت هزینههای سنگینی بر اقتصاد اروپا تحمیل میکند.
عضو هیئت علمی دانشگاه اصفهان با اشاره به رویکرد دونالد ترامپ تصریح کرد: ترامپ معتقد است که نباید درگیر جنگهای طولانی مدت شد و راهکار مذاکره و معامله را پیشنهاد میدهد. در مقابل، جو بایدن استراتژی تقابل نظامی و تسلیحاتی را در پیش گرفته بود.
وی افزود: شعار «آمریکا در اولویت» همچنان سیاست مشترک هر دو جریان سیاسی است، اما روشهای رسیدن به این هدف متفاوت است؛ به عنوان نمونه، بایدن (در حزب دموکرات) با تمرکز بر تأمین تسلیحاتی متحدان و ترامپ (در حزب جمهوری خواه) با تمرکز بر راهکارهای اقتصادی و دیپلماتیک، درصدد تضعیف رقبای بینالمللی بودند و هستند.
علیرغم راهبرد مشترک سیاست خارجی آمریکا، تفاوتهای تاکتیکی بین دو حزب دموکرات و جمهوری خواه در مواجهه با بحرانهای بینالمللی وجود دارد
دکتر بصیری در خصوص تفاوتهای رویکرد سیاست خارجی دونالد ترامپ و جو بایدن خاطرنشان کرد: یکی از نکات کلیدی در تحلیل سیاستهای ترامپ، تقویت جریان راست افراطی در حزب جمهوریخواه طی دهه اخیر است که ترامپ نماینده اصلی آن محسوب میشود.
وی با اشاره به روابط احزاب آمریکایی با رژیم صهیونیستی تصریح کرد: ائتلاف جمهوریخواهان با صهیونیستها به مراتب قویتر از ائتلاف دموکراتها با آنهاست و همین امر سبب تفاوت چشمگیر دیپلماسی آسیایی ترامپ با بایدن شده است.
عضو هیئت علمی گروه علوم سیاسی دانشگاه اصفهان با اشاره به رویکرد متفاوت دو حزب در قبال ایران گفت: ترامپ به دنبال اعمال فشار و تحریم حداکثری برای تحقق خواستههای رژیم صهیونیستی در منطقه است، در حالی که بایدن و دموکراتها با رویکردی تعاملیتر در مسائلی چون مهار ایران و تحریمها، فضای مانور بیشتری برای ایران فراهم کردهاند.
وی تاکید کرد: ترامپ بارها مدعی شده که در صورت ریاست جمهوری او به جای بایدن، جنگ طوفان الاقصی و جنگ اوکراین رخ نمیداد، چرا که از ابزارهایی استفاده میکرد که طرفین جرأت دامن زدن به جنگ را نداشته باشند. این تفاوتها ناشی از ویژگیهای شخصیتی، تفکرات راست افراطی و ائتلاف حداکثری ترامپ با صهیونیسم است که در بایدن مشاهده نمیشد.
سیاست خارجی ترامپ: تأکید بر انحصار فناوریهای پیشرفته برای حفظ برتری آمریکا
دکتر بصیری در خصوص سیاست خارجی دونالد ترامپ و تحولات اخیر آمریکا بیان داشت: جریان راست و راست افراطی در آمریکا، سرمایهگذاری گستردهتری در حوزه فناوریهای پیشرفته و انحصار آن نسبت به دموکراتها دارد.
وی با اشاره به پشتوانههای اقتصادی ترامپ خاطرنشان کرد: ترامپ به عنوان یکی از ده سرمایهدار بزرگ آمریکا، عمدتاً از سوی سرمایهداران برجستهای همچون ایلان ماسک، بزرگترین سرمایهگذار در حوزه زیرساختهای اینترنت و هوش مصنوعی، حمایت میشود.
عضو هیئت علمی گروه علوم سیاسی دانشگاه اصفهان تأکید کرد: تفکر ترامپ در مقایسه با جریان دموکرات و بایدن، بر حفظ استثناگرایی آمریکا در حوزههای صنعت، کشاورزی، ارتباطات و علم استوار است. این رویکرد معتقد است که برتری آمریکا در فناوریهای پیشرفته باید مجدداً مدیریت شده و رقبایی همچون چین، روسیه، اتحادیه اروپا و هند باید در جایگاه درجه دوم و سوم نگه داشته شوند.
وی گفت: دیپلماسی بینالمللی ترامپ بر این باور است که با در انحصار داشتن فناوریهای پیشرفته در حوزههای ارتباطات مجازی، شبکهها، ماهوارهها و هوش مصنوعی، میتوان برتری و استثناگرایی آمریکا را حتی بر قدرتهای نوظهوری مانند چین اعمال کرد. در غیر این صورت، تنزل آمریکا به سطح فناوریهای درجه دوم و سوم، موجب از دست رفتن جایگاه برتر این کشور و پیشی گرفتن رقبا خواهد شد.
استعمار نوین آمریکا در عصر دیجیتال؛ کنترل جهان از طریق فناوریهای پیشرفته
دکتر بصیری در درباره راهبردهای نوین سلطهجویی ایالات متحده آمریکا اظهار کرد: دونالد ترامپ با اعلام اولویت مقابله با چین به جای تمرکز بر بحرانهایی همچون اوکراین یا منازعه اعراب و اسرائیل، به دنبال آزادسازی منابع و توان آمریکا برای تسلط بر حوزه فناوریهای پیشرفته و تداوم هژمونی جهانی این کشور است.
وی با اشاره به سرمایهگذاری گسترده آمریکا در دوران هر دو حزب، بهویژه جمهوریخواهان، ادامه داد: هدف اصلی این راهبرد، مدیریت افکار و شناخت جمعیت هشت میلیاردی کره زمین از طریق دنیای مجازی و شبکههای اجتماعی است، بهگونهای که برتری و رهبری آمریکا به عنوان یک اصل پذیرفته شده در اذهان عمومی جهان تثبیت شود.
عضو هیئت علمی دانشگاه اصفهان تاکید کرد: در این راستا، مدیریت دنیای مجازی که عمدتاً در اختیار سرمایهداران آمریکایی از جمله ایلان ماسک، مشاور ارشد ترامپ قرار دارد، با ایجاد سرگرمیهای حاشیهای، زمان و انرژی شهروندان جهانی، بهویژه در کشورهای جنوب و جهان سوم را به گونهای مدیریت میکند که همواره تحت کنترل مرکز باقی بمانند.
وی گفت: این شیوه جدید که میتوان آن را «استعمار فرا فرا فرا نو» نامید، در ظاهر با ارائه امکانات زیرساختی مجازی، وعده کاهش شکاف شمال و جنوب را میدهد، اما در عمل با اتلاف وقت نیروهای علمی و تولیدی کشورهای در حال توسعه، این شکاف را عمیقتر میکند. این رویکرد، تکامل یافتهترین شکل استعمار پس از دورههای استعمار کلاسیک، استفاده از دولتهای واسطه و حاکمان دستنشانده است.
شبکههای اجتماعی؛ ابزار نوین سلطه جهانی در کاهش بهرهوری کشورهای جهان سوم و تعمیق شکاف شمال-جنوب در عصر هوش مصنوعی
دکتر بصیری در خصوص تأثیر شبکههای اجتماعی بر بهرهوری نیروی کار در کشورهای در حال توسعه بیان داشت: شبکههای اجتماعی با ایجاد سرگرمیهای متنوع، بخش قابل توجهی از زمان، انرژی و سرمایه نیروی کار در کشورهای جهان سوم را به هدر میدهند.
وی با اشاره به تأثیر منفی این پدیده بر توسعه کشورها افزود: در شرایطی که نیروی انسانی اعم از علمی، صنعتی و کشاورزی باید هشت ساعت در محیط کار، کتابخانه یا آزمایشگاه مشغول فعالیت باشد، حدود چهار ساعت از این زمان صرف سرگرمی، حاشیهگردی و شبکهگردی میشود.
این کارشناس مسائل بین الملل خاطرنشان کرد: این در حالی است که کشورهای جهان سوم برای جبران عقبماندگی ۷۰ تا ۸۰ ساله خود از مسیر توسعه، نیازمند ۱۶ ساعت کار مفید هستند، اما سازوکار طراحی شده توسط آمریکا موجب شده تا ساعات کار مفید به ۳ تا ۴ ساعت کاهش یابد.
وی در همین راستا گفت: این وضعیت نتیجه دیپلماسی جریان راست افراطی امپریالیسم آمریکا و حامیان آن است که خواسته یا ناخواسته به جهان تحمیل میشود و شکاف توسعه را روز به روز عمیقتر میکند.
دکتر بصیری در خصوص چالشهای فناوریهای نوین و سلطه غرب اظهار کرد: کشورهای جنوب، از جمله کشور ما، باید برای مقابله با چالشهای فناوریهای نوین راهکارهای اساسی بیندیشند. همانطور که در صنعت خودرو سیستمهای هوشمند هشداردهنده برای کنترل سرعت و ایمنی وجود دارد، باید برای فضای مجازی و فناوریهای نوین نیز سازوکارهای کنترلی و نظارتی طراحی شود.
وی با اشاره به نقش افرادی چون ایلان ماسک و سرمایهگذاران بزرگ با پشتیبانی جریان راست افراطی غرب در این عرصه گفت: دیپلماسی راست افراطی غرب، دنیای مجازی را به گونهای طراحی کرده که منافع بسیار کلانی برای آنها ایجاد میکند.
این استاد دانشگاه در همین راستا ادامه داد: این تصور که خدمات ارائه شده در فضای مجازی و شبکههای ماهوارهای رایگان است، یک توهم است. در واقع، این خدمات به ظاهر رایگان، باعث تشدید سلطه فکری و علمی غرب و افزایش وابستگی و عقبماندگی کشورهای جنوب میشود. این استراتژی که توسط راست افراطی و افرادی مانند ترامپ و ماسک هدایت میشود، موجب انتقال ثروت از طبقه متوسط و فقیر به ثروتمندان، نه تنها در غرب بلکه در سطح جهانی میشود. هدف اصلی این استراتژی، حفظ برتری آمریکا و تداوم وابستگی سایر کشورها است.
وی در پایان با ابراز نگرانی از عدم توجه کافی دولتمردان و نخبگان دانشگاهی به ابعاد پنهان این استعمار نوین بیان داشت: موتورهای اصلی دنیای مجازی و هوش مصنوعی که در غرب قرار دارند، نه تنها سلطه نظامی، اقتصادی و صنعتی را تقویت میکنند، بلکه یک سلطه معرفتی و شناختی را نیز ایجاد میکنند. این امر باعث میشود کشورهای جنوب با توان و بهرهوری کمتر فعالیت کنند و شکاف بین مرکز (کشورهای توسعهیافته) و پیرامون (کشورهای در حال توسعه) عمیقتر شود. در نتیجه، برتری آمریکا به صورت ساختاری تثبیت و از نظر فکری تقویت میشود.
نظر دهید