نقش بیبدیل خانواده در مسیر موفقیتهای علمی؛ روایت موفقیت استاد نمونه کشوری دانشگاه اصفهان در عرصه ژنتیک
نقش بیبدیل خانواده در مسیر موفقیتهای علمی؛ روایت موفقیت استاد نمونه کشوری دانشگاه اصفهان در عرصه ژنتیک
استاد برجسته و پژوهشگر موفق دانشگاه اصفهان در حوزه ژنتیک، موفقیتهای علمی خود را مدیون حمایتهای خانواده، بهویژه همراهی همسرش و پشتیبانی والدینش میداند. او در کنار دستاوردهای ارزشمند علمی و کسب عنوان استاد نمونه کشوری، با همراهی خانوادهاش توانسته مسیر پرافتخاری در خدمت به علم و جامعه رقم بزند.

به گزارش پایگاه خبری دانشگاه اصفهان، در عصر حاضر که پیشرفتهای علمی و فناوری با سرعتی شگرف در حال تحول است، نقش دانشمندان و پژوهشگران ایرانی در توسعه مرزهای دانش و خدمت به جامعه بشری انکارناپذیر است. در این میان، برخی از این دانشمندان با تکیه بر حمایتهای خانواده و ایمان به توانمندیهای داخلی، مسیر موفقیت را با درخشش طی کردهاند.
یکی از این چهرههای برجسته علمی کشور، دکتر زهره حجتی نجف آبادی است که با پشتکار و همت والا توانسته در عرصههای مختلف علمی و پژوهشی، دستاوردهای چشمگیری را رقم بزند. ایشان که در حوزههای متنوعی همچون تولید داروهای نوترکیب ضدسرطان، اینترفرون و کیتهای تشخیصی کووید -۱۹ فعالیت داشته، نمونهای درخشان از توانمندی دانشمندان ایرانی در عرصه بینالمللی است.
آنچه در مسیر موفقیت این استاد برجسته دانشگاه اصفهان بیش از همه جلب توجه میکند، نقش بیبدیل خانواده در حمایت از مسیر علمی ایشان است. حمایتهای پدر و مادر در دوران تحصیل و همراهی همسر ایشان، دکتر متولی باشی، استاد ژنتیک مولکولی گروه زیست شناسی سلولی مولکولی و میکروبیولوژی دانشکده علوم و فناوریهای زیستی، دانشگاه اصفهان، به عنوان یک همکار دانشگاهی، نشان از اهمیت پشتیبانی خانواده در مسیر موفقیتهای علمی دارد.
در این راستا با دکتر زهره حجتی نجف آبادی، عضو هیئت علمی گروه زیست شناسی سلولی مولکولی و میکروبیولوژی دانشگاه اصفهان، گفتوگویی داشتهایم که شرح آن را در ادامه میخوانید:
پایگاه خبری دانشگاه اصفهان: چگونه حمایت و نقش خانواده، در موفقیت تحصیلی و شغلی شما تأثیرگذار بوده است؟
خانم دکتر حجتی: به عنوان استاد دانشگاه اصفهان و پژوهشگر در حوزه ژنتیک، همواره مدیون حمایتهای بیدریغ خانوادهام، بهویژه پدر و مادرم بودهام؛ نقش آنها در مسیر موفقیت من بسیار چشمگیر و تعیینکننده بوده است؛ پدرم با درایت خاصی، هرگز مرا به سمت انتخاب رشته یا مسیر خاصی سوق نداد، بلکه همواره تأکید میکرد که باید مسیری را دنبال کنم که به آن علاقهمند هستم و در آن احساس توانمندی میکنم؛ همین رویکرد حمایتگرانه او بود که به من اعتماد به نفس فراوانی بخشید.
علیرغم علاقه شخصی پدرم به ادبیات و تلاش او برای ایجاد فضای فرهنگی غنی در خانه، هرگز مانع علاقهمندی من به علوم تجربی و ژنتیک نشد و همواره مشوق من در این مسیر بود؛ نقطه اوج این حمایتها زمانی نمایان شد که تصمیم به ادامه تحصیل گرفتم. جمله ماندگار پدرم که گفت: «اگر ۲۰ سال دیگر هم بخواهی درس بخوانی، در خانه من برایت باز است» نه تنها به من اطمینان خاطر داد، بلکه این اطمینان را ایجاد کرد که هرگز مجبور به انتخاب بین زندگی شخصی و تحصیلات نخواهم بود.
پایگاه خبری دانشگاه اصفهان: چگونه مسیر تحصیلی و حرفهای را از کارشناسی تا استادی تمام طی کردید و این مسیر با چه تجربیات و اتفاقاتی همراه بود و چه عواملی در بازگشت شما به ایران تأثیر گذاشت؟
خانم دکترحجتی: مسیر تحصیلی من با تکمیل هر سه مقطع کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکترا در رشته ژنتیک شکل گرفت؛ دوره کارشناسی ارشد را در دانشگاه تربیت مدرس گذراندم که برنامهای متمایز و چهارساله داشت و علاوه بر آموزشهای تخصصی، شامل دورههای تربیت استاد نیز میشد؛ پس از اتمام این دوره، به عنوان مدرس به دانشگاه اصفهان پیوستم و همزمان با تدریس و پژوهش، در آزمون اعزام به خارج شرکت کردم که منجر به پذیرش من در مقطع دکترا در دانشگاه منچستر انگلستان شد.
دوران تحصیل در منچستر با تجربیات ارزشمندی همراه بود؛ در سال اول به عنوان مربی آزمایشگاه فعالیت میکردم و از سال دوم، از میان دهها دانشجوی دکترا، به همراه دو نفر دیگر برای تدریس دروس تئوری به دانشجویان کارشناسی انتخاب شدم. به عنوان تنها ایرانی در این جمع، توانستم با حفظ حجاب کامل و بدون هیچ محدودیتی به تدریس بپردازم. عملکرد موفق من در تدریس منجر به دریافت تقدیرنامه از دانشگاه منچستر شد.
تحصیلات من با حمایت بورسیه دولتی ایران در خارج از کشور ادامه یافت؛ پس از اتمام تحصیلات، علیرغم فرصتهای شغلی در خارج از کشور، به دلیل حس مسئولیت و علاقه به خدمت به مردم ایران، تصمیم به بازگشت گرفتم. از سال ۱۳۸۱ فعالیتهای علمی و آموزشی خود را در دانشگاه اصفهان آغاز کردم و در سال ۱۳۹۸ به مرتبه استاد تمامی ارتقا یافتم. در این مسیر، با وجود هزینههای بالای دورهها، بهویژه در بخش آزمایشگاهی، حمایتهای مالی دولت ایران نقش مهمی در پیشبرد اهداف علمی من داشت.
پایگاه خبری دانشگاه اصفهان: مهمترین دستاوردها و افتخارات علمی و پژوهشی شما در طول این سالها چه بوده است؟
خانم دکتر حجتی: در طول سالهای فعالیت دانشگاهی، افتخارات و دستاوردهای متعددی کسب کردهام؛ در دانشگاه اصفهان به عنوان پژوهشگر برتر در دو سطح گروه زیستشناسی و دانشکده علوم برگزیده شدم، همچنین استانداری من را به عنوان استاد نمونه استان معرفی کرد. یکی از برجستهترین موفقیتهای من کسب رتبه اول در جشنواره ملی فن آفرینی شیخ بهایی در سال ۱۳۹۲ بود که جایزه آن را از دکتر کامران دانشجو، وزیر وقت علوم، تحقیقات و فناوری، دریافت کردم.
در مسیر فعالیتهای کارآفرینی، موفق به تأسیس یک شرکت دانشبنیان در شهرک علمی تحقیقاتی اصفهان شدم؛ اگرچه پس از اخذ تمامی مجوزهای لازم، به دلیل محدودیتهای زمانی و مشکلات رفتوآمد، تصمیم گرفتم فعالیتهای دانشگاهی را در اولویت قرار دهم.
افتخار دیگر من، انتخاب به عنوان استاد نمونه کشوری در سال ۱۴۰۳ بود که طی مراسمی در تهران، تقدیرنامهای از دکتر زلفیگل، وزیر علوم وقت، دریافت کردم. موفقیت در جشنواره کارآفرینی شیخ بهایی با ارائه طرحی در حوزه ژنتیک، که توانست نظر مثبت داوران صنعتی را جلب کند، از دیگر افتخارات قابل توجه من بود.
در عرصه پژوهشهای کاربردی، چندین طرح ملی در زمینه تشخیص و درمان سرطان را با همکاری نهادهای مختلف از جمله نهاد ریاستجمهوری، صندوقهای پژوهش و فناوری کشور و ستاد توسعه علوم و فناوریهای سلولهای بنیادی به اجرا رساندم؛ یکی از مهمترین این طرحها، تولید آزمایشگاهی داروی نوترکیب ضدسرطان بود که در سالهای ۱۳۸۹-۱۳۹۰ با حمایت مالی قابل توجهی به مرحله تولید رسید. این دستاورد بازتاب گستردهای در رسانهها داشت و مورد توجه بسیاری از بیماران قرار گرفت، هرچند هنوز به مرحله مصرف انسانی نرسیده بود.
پایگاه خبری دانشگاه اصفهان: چه اقدامات و دستاوردهای دیگری در زمینهی تولید دارو و توسعهی روشهای تشخیص بیماری به ویژه در دوران شیوع کرونا، توسط شما در سالهای اخیر صورت گرفته است؟
خانم دکتر حجتی: در سالهای فعالیتم، یکی از پروژههای مهمی که به آن پرداختم، تولید داروی اینترفرون با هدف درمان بیماران مبتلا به اماس بود؛ در اوایل دهه ۱۳۸۰ شمسی، با مشاهدهی افزایش شمار بیماران اماس در ایران، بهویژه در شهر اصفهان، بر آن شدم تا پیشنهادی برای تولید این دارو در داخل کشور ارائه کنم. پیش از آن، داروی اینترفرون در ایران تولید نمیشد و برای تأمین نیاز بیماران، مجبور به واردات آن بودیم که هزینههای قابل توجهی را به دنبال داشت؛ خوشبختانه، با پشتیبانی مالی و تخصصی شرکتهای داروسازی، امکان تولید این دارو در داخل کشور فراهم شد و با بومیسازی آن، هزینههای درمان این بیماران به شکل چشمگیری کاهش یافت.
در ادامهی فعالیتها، در سال ۱۳۹۸ شمسی و همزمان با آغاز همهگیری ویروس کرونا در جهان، بلافاصله پس از اعلام شیوع آن، طرحی را برای طراحی و ساخت کیت تشخیص سریع بیماری کووید -۱۹ ارائه کردم؛ این طرح به ستاد ملی مقابله با کرونا در تهران ارسال و با موافقت آنها روبرو شد. با وجود حمایت مالی بهطور نسبی محدود از سوی نهادهای مربوطه، این طرح به مرحلهی اجرا رسید.
هدف اصلی از این طرح، ایجاد روشی بود که امکان تشخیص ویروس کووید -۱۹ را در مدت زمان کوتاهی، حدود ۱۵ دقیقه، با دقتی مشابه روش استاندارد PCR و بدون نیاز به تجهیزات آزمایشگاهی پیچیده و توسط افراد غیرمتخصص فراهم کند؛ ساختار این سیستم به گونهای طراحی شد که مشابه تستهای بارداری عمل کند و در آن از نانوذرات و آنتیبادیهای اختصاصی استفاده میشد؛ نحوهی کارکرد کیت به این صورت بود که پس از افزودن نمونهی بیمار، در صورت وجود ویروس، دو خط رنگی بر روی نوار تشخیص ظاهر میشد و در صورت عدم وجود ویروس، تنها یک خط به عنوان نشانگر کنترل نمایان میگردید.
آنتیبادیهای مورد استفاده در این سیستم تشخیصی نیز توسط تیم تحقیقاتی ما تولید شدند. نتایج به دست آمده از ارزیابی این کیت، از نظر سرعت، سهولت استفاده و دقت تشخیص، بسیار رضایتبخش بود و این امید وجود دارد که بتوان از این فناوری در تشخیص سایر بیماریهای ویروسی نظیر HIV، HPV و موارد مشابه نیز بهره برد.
اگرچه ایدهی اولیهی این کیت در همان سال نخست به نتایج امیدوارکنندهای دست یافت، اما به دلیل مشکلات موجود در تأمین مواد اولیهی وارداتی مورد نیاز، مراحل تبدیل آن به یک کیت نهایی و قابل استفاده، زمانبر شد. برای تهیهی برخی از این مواد، تا شش ماه زمان صرف شد تا به کشور برسند، اما با تلاشهای پیگیرانه و مستمر، این پروژه در نهایت به ثمر نشست.
پایگاه خبری دانشگاه اصفهان: چه طرحهای تحقیقاتی و پژوهشی مهمی در حوزه پزشکی و محیط زیست انجام دادهاید و چه چالشهایی در مسیر اجرای آنها داشتهاید؟
خانم دکتر حجتی: در راستای فعالیتهای پژوهشی، طراحی سامانهای نوآورانه برای تشخیص زودهنگام سرطان پستان از جمله طرحهای پیگیریشده بود؛ هدف اصلی این سامانه، شناسایی و کنترل سرطان در مراحل اولیه، پیش از ظهور علائم بالینی یا نیاز به مداخلات درمانی تهاجمی بود. این رویکرد میتوانست به افراد با ریسک بالای ابتلا کمک کند تا با بهرهمندی از راهکارهای پیشگیرانه، از پیشرفت بیماری جلوگیری نمایند.
علاوه بر این، طرحی نیز در زمینه تشخیص زودهنگام سرطان کولورکتال ارائه شد؛ در این پژوهش، با تمرکز بر بررسی الگوهای بیان ژن و چندشکلیهای ژنتیکی (پلیمورفیسمها)، تلاش بر شناسایی ژنهای مؤثر در استعداد ابتلا به این نوع سرطان بود تا بر مبنای این یافتهها، کیتهای تشخیصی اختصاصی طراحی شود.
در مقطعی، طرحی در زمینه تصفیه پسابهای صنعتی و نفتی تدوین شد؛ این طرح بر پایه تولید سویههای خاصی از باکتریها استوار بود که قابلیت تجزیه مواد آلاینده موجود در پسابها را داشته باشند. این پروژه با وجود پتانسیل بالای کاربرد در صنایع آلاینده نظیر ذوبآهن، به دلیل حجم فزاینده مسئولیتهای شغلی و خانوادگی، ناتمام ماند. در آن دوره، علاوه بر فعالیتهای پژوهشی، مسئولیتهای متعدد خانهداری و تربیت دو فرزند نیز بر عهده بود.
پایگاه خبری دانشگاه اصفهان: چرا پروژه اصلاح ژنتیکی گوجهفرنگی برای افزایش مقاومت به آفات، علیرغم داشتن پایه علمی قوی، به مرحله اجرا نرسید؟
خانم دکتر حجتی: یکی از پروژههای مهم تحقیقاتی که در گذشته طراحی کردم، طرح اصلاح ژنتیکی گوجهفرنگی با هدف کاهش آلودگیهای ناشی از آفات بود؛ این پروژه که به صورت مکتوب تدوین شد، بر پایه ایدهای نوآورانه استوار بود: انتقال ژن مقاومت به آفات از علفهای هرز به گوجهفرنگی، تا این محصول نیز بتواند مقاومت طبیعی مشابهی در برابر آفات از خود نشان دهد.
اگرچه این طرح تا مراحل اولیه تحقیقات پیش رفت و حتی مذاکراتی با همکاران در این زمینه صورت گرفت، اما به دلیل تمرکز اصلی من در حوزه پزشکی و تحقیقات سلولی-مولکولی، و همچنین حجم بالای کاری، از ادامه مسیر بازماند.
مشکل اصلی در حوزه کشاورزی این است که علیرغم اهمیت بسیار زیاد آن، زیرساختهای لازم برای بهرهبرداری اقتصادی گسترده فراهم نیست؛ بسیاری از طرحهای تحقیقاتی در این حوزه، به دلیل فقدان حمایتهای کافی و پیچیدگی فرآیند اخذ مجوزهای تجاریسازی، هرگز به مرحله نهایی نمیرسند. این مشکل تنها مختص به این پروژه نیست؛ اکثر پروژههای من، با وجود داشتن پایههای علمی و عملیاتی قوی، به دلیل پیچیدگیهای فرآیند مجوزدهی و نبود حمایتهای جدی برای انتقال دانش به بازار، هنوز نتوانستهاند به مرحله تجاریسازی کامل برسند.
پایگاه خبری دانشگاه اصفهان: چرا علیرغم چالشهای موجود در حوزه علوم پایه و مولکولی در ایران، همچنان باید به تربیت متخصص در این زمینه ادامه داد و چه سرنوشتی در انتظار فارغالتحصیلان این رشتههاست؟
خانم دکتر حجتی: یکی از مهمترین تصمیمات زندگی من، بازگشت به ایران علیرغم داشتن موقعیت شغلی مناسب در انگلستان بود. این تصمیم نه بر اساس منافع شخصی، بلکه با هدف خدمت به مردم کشورم گرفته شد. من همواره بر این باور بودهام که باید دانش و توانمندیهایم را در خدمت جامعه خودم قرار دهم.
در طول دوران فعالیت علمیام، علاوه بر تمرکز اصلی بر حوزه پزشکی و درمانی، در زمینه اصلاح ژنتیکی خیار نیز با دکتر امیریان همکاری داشتهام. با این حال، به دلیل نیاز فوری جامعه، بیشتر تمرکزم را بر مسائل پزشکی و درمانی گذاشتم.
امروزه با چالشهای جدی در حوزه علوم پایه و مولکولی مواجه هستیم. از یک سو، استقبال از این رشتهها کاهش یافته و از سوی دیگر، با ظهور مکرر بیماریهای ویروسی نوظهور مانند کرونا، نیاز به متخصصان این حوزه بیش از پیش احساس میشود؛ به همین دلیل، تربیت دانشجو در این رشتهها ضروری است، هرچند که بازار کار محدودی دارند.
در حال حاضر، دانشجویان برجسته ما یا جذب مراکز تحقیقاتی معتبر داخلی مانند پژوهشگاه رویان و آزمایشگاههای تخصصی میشوند، یا به خارج از کشور مهاجرت میکنند؛ متأسفانه به دلیل محدودیتهای موجود در جذب نیرو، فرصتهای شغلی در مراکز دانشگاهی داخلی محدود است.
پایگاه خبری دانشگاه اصفهان: چگونه میتوان از ایدههای نوآورانه دانشجویان و پژوهشگران در مسیر کارآفرینی حمایت کرد و چه عواملی در موفقیت این مسیر نقش دارند؟
خانم دکترحجتی: تجربههای کارآفرینی من در حوزه علوم پزشکی منجر به انتخابم بهعنوان نماینده کارآفرینی دانشکده شد. در این نقش، با برگزاری جلسات هفتگی متعدد، تلاش کردیم دانشجویان را به سمت توسعه و اجرای ایدههای نوآورانه هدایت کنیم؛ این تعامل مستمر و حمایت از دانشجویان، احتمالاً یکی از دلایل انتخاب من بهعنوان استاد نمونه بود.
کارآفرینی مسیری پر چالش است که این چالشها محدود به مرزهای جغرافیایی نیست؛ در سطح جهانی، راهاندازی یک کسبوکار دانشبنیان نیازمند پشتکار، منابع کافی و حمایتهای ساختاری است. این تصور که صرفاً داشتن یک ایده علمی میتواند به محصول یا خدمت تبدیل شود، سادهانگارانه است، زیرا این فرایند پیچیدگیهای خاص خود را دارد و مستلزم صرف زمان و هزینه قابل توجهی است.
حضور یک نهاد یا شرکت پشتیبان میتواند نقش کلیدی در تسهیل مسیر موفقیت دانشجویان و پژوهشگران ایفا کند. بهعنوان نمونه، اگر دانشجویی ایدهای در زمینه اصلاح بذر محصولات کشاورزی داشته باشد، چنین شرکتی میتواند حمایتهای علمی، اجرایی و مالی لازم را ارائه دهد. این حمایتها علاوه بر کمک به پیشرفت علمی کشور، موجب افزایش انگیزه در میان دانشجویان میشود.
پایگاه خبری دانشگاه اصفهان: چگونه میتوان پژوهشهای میانرشتهای و کارآفرینی را در حوزه علوم زیستی گسترش داد و چه چالشهایی در این مسیر وجود دارد؟
خانم دکتر حجتی: در شرایط کنونی، تعداد محدودی از دانشجویان توانستهاند در مسیر کارآفرینی و پژوهشهای میانرشتهای موفق شوند؛ اگرچه نمونههای موفقی وجود دارند، اما اینها استثنا محسوب میشوند. این نمونههای موفق همواره به عنوان الگو به سایر دانشجویان معرفی میشوند تا نشان دهند که این مسیر، هرچند نیازمند تلاش، برنامهریزی و شهامت است، اما دستیافتنی است.
در دوران مسئولیت نمایندگی کارآفرینی دانشکده، تلاشهای گستردهای برای معرفی مسیرهای مختلف و ترویج کار تیمی و خلاقیت انجام شد. تأکید خاصی بر این نکته شد که همانند رشته معماری که ماهیتی پروژهمحور دارد، در حوزه علوم زیستی نیز میتوان با تشکیل تیمهای دانشجویی، پروژههای کاربردی را تعریف و اجرا کرد؛ این رویکرد نیازمند تقویت و نهادینه شدن در فرهنگ دانشجویی است.
حوزههای میانرشتهای، بهویژه در تلاقی علوم زیستی، سلولی و مولکولی با روانشناسی و اخلاق پزشکی، زمینههای نوین و ضروری را شکل میدهند؛ امروزه با کشف ارتباط بین اختلالات روانشناختی و ژنهای خاص، اهمیت نگرش تلفیقی در این حوزهها بیش از پیش آشکار شده است.
با وجود محدودیتهای فردی در توان و ظرفیت، پژوهشهای میانرشتهای، به ویژه در تلفیق علوم انسانی و زیستی، پتانسیل قابل توجهی برای درک عمیقتر علل بیماریهای روانشناختی و رفتاری و ارائه درمانهای نوین دارند.
پایگاه خبری دانشگاه اصفهان: چگونه مطالعات ژنتیکی و رویکرد پزشکی شخصی میتوانند در درک، تشخیص و درمان مؤثرتر بیماریهای روانشناختی و سایر بیماریها، بهویژه سرطان، نقش ایفا کنند و چه چالشهایی در مسیر پیادهسازی گستردهی این رویکردها وجود دارد؟
خانم دکتر حجتی: مطالعات ژنتیکی در سالهای اخیر، بهویژه در زمینه بیماریهای روانشناختی نظیر اوتیسم، افسردگیهای دوقطبی و اختلالات خواب، اهمیت فزایندهای یافتهاند؛ با وجود آنکه عوامل محیطی در بروز این اختلالات نقش انکارناپذیری دارند، شواهد نشان میدهند که یک «زمینه ژنتیکی» در برخی افراد، آنها را در برابر عوامل محیطی آسیبپذیرتر میسازد؛ به این معنا که فردی با استعداد ژنتیکی قویتر، در مواجهه با محرکهای محیطی مانند استرسهای خانوادگی یا اجتماعی، سریعتر به فاز اختلال روانی وارد میشود، در حالی که فردی دیگر با زمینهی ژنتیکی متفاوت، ممکن است همان محرک را تجربه کند اما هیچگونه واکنش خاصی نشان ندهد.
این امر بر ضرورت مطالعه دقیق ژنهای مرتبط با بیماریهای روانشناختی تأکید میکند. امروزه، امکان بررسی بیان ژنها، میکروآرانایها و سایر شاخصهای مولکولی مرتبط با این اختلالات فراهم شده است، هرچند محدودیتهای منابع و امکانات، بهرهبرداری کامل از این ظرفیتها را با چالش مواجه ساخته است.
با نگاهی به حوزههای دیگر، میتوان دریافت که در ورزش نیز بررسی بیان ژنهای مرتبط با عملکرد فیزیولوژیکی قبل و بعد از فعالیت ورزشی، به پیشبینی استعداد ورزشی افراد کمک میکند و در پزشکی شخصی امکان تعیین استعدادهای ژنتیکی افراد برای رشتههای ورزشی گوناگون فراهم آمده است؛ این رویکرد شخصیسازی، همانطور که در رسانهها به چشم میخورد، در پزشکی نیز در حال ظهور است.
دیگر نمیتوان یک داروی واحد را برای تمامی بیماران تجویز کرد، چرا که پاسخ افراد به یک دارو میتواند به طور چشمگیری متفاوت باشد و این تفاوتها ریشه در ساختار ژنتیکی منحصربهفرد آنها دارد؛ پزشکی شخصی سازی شده، بهویژه در درمان بیماریهایی مانند سرطان، نقشی حیاتی ایفا میکند و نمونههایی از تأثیر متفاوت درمانهای رایج بر افراد با بیماری مشابه، ضرورت طراحی درمانهای اختصاصی بر اساس ویژگیهای ژنتیکی هر فرد را آشکار میسازد.
در همین راستا، برنامههای آتی با تمرکز بر درمانهای هدفمند و مبتنی بر ژنتیک، بهویژه در زمینه سرطان، در حال شکلگیری است، هرچند محدودیتهای موجود، تحقق کامل آنها را با موانعی روبرو ساخته است.
پایگاه خبری دانشگاه اصفهان: با توجه به وضعیت سرمایهگذاری در حوزههای پزشکی و ژنتیک در کشورهای همسایه و چالشهای موجود در ایران، چه راهکارهایی برای ارتقاء زیرساختهای تحقیقاتی و حمایت از استعدادهای جوان در این زمینهها در کشور پیشنهاد میشود؟
خانم دکتر حجتی: سرمایهگذاریهای قابل توجهی در حوزه پزشکی و ژنتیک در بسیاری از کشورها، به ویژه کشورهای همسایه نظیر عراق، در حال انجام است. این امر تا آنجا پیش رفته که یکی از دانشآموختگان مقطع کارشناسی ارشد ما، که حدود دو سال پیش از دانشگاه فارغالتحصیل شده است، اکنون مشغول تأسیس یک مرکز تخصصی ژنتیک در عراق میباشد؛ نکته قابل تأمل این است که این فرد نه تنها در تأمین تجهیزات مورد نیاز خود با هیچگونه مانعی روبرو نیست، بلکه هر دستگاه پیشرفتهای را که درخواست میکند، به سرعت برای او فراهم مینمایند؛ حتی تجهیزاتی که تهیه آنها در ایران به دلیل هزینههای سنگین با دشواریهای فراوانی مواجه است، در کشور عراق به آسانی و بدون هیچ مشکلی خریداری میشوند.
در مقابل این وضعیت مطلوب در کشورهای همسایه، متأسفانه کشور ما با چالشهای متعددی در این زمینه دست و پنجه نرم میکند؛ به دلیل محدودیتهای شدید بودجهای که دانشگاهها با آن مواجه هستند، فرآیند تهیه و تأمین دستگاههای آزمایشگاهی و تحقیقاتی جدید بهطور تقریبی به حالت توقف درآمده است؛ این وضعیت این سوال اساسی را پیش روی ما قرار میدهد که اگر بخواهیم پروژههای تحقیقاتی مهم و ضروری را در کشور توسعه دهیم، چگونه میتوان این امر را در غیاب زیرساختهای مناسب و تجهیزات پیشرفته محقق ساخت؟
باید توجه داشت که ایدههای نوآورانه و پتانسیل علمی چشمگیری در میان جوانان این مرز و بوم وجود دارد، اما تحقق این ایدهها و شکوفایی این استعدادها نیازمند حمایت جدی و فراهم آوردن زیرساختهای لازم است. این جوانان مستعد شایسته آن هستند که بتوانند دانش و تخصص خود را در خدمت مردم و جامعه خود به کار گیرند؛ چرا که علم و دانشی که نتواند گرهای از مشکلات مردم بگشاید و به بهبود زندگی آنها کمک نکند، چه ارزش و فایدهای خواهد داشت؟
پایگاه خبری دانشگاه اصفهان: چگونه زندگی شخصی و حرفهای شما در راستای خدمت به علم و دانشگاه شکل گرفته است؟
خانم دکتر حجتی: در کنار تمامی این دغدغههای علمی و پژوهشی، زندگی شخصی من نیز همواره در راستای خدمت به دانشگاه و اعتلای دانش سپری شده است. همسرم، دکتر مجید متولی باشی، استاد ژنتیک مولکولی گروه زیست شناسی سلولی مولکولی و میکروبیولوژی دانشکده علوم و فناوریهای زیستی، دانشگاه اصفهان در حال حاضر به عنوان همکار در کنار من مشغول فعالیت هستند. خداوند دو پسر به ما عطا فرموده است؛ پسر بزرگترم تحصیلات خود را در رشته مهندسی مکانیک در دانشگاه صنعتی امیرکبیر آغاز نمود و سپس به دانشگاه اصفهان منتقل شد؛ پسر کوچکترم نیز در حال حاضر در سال پایانی تحصیل در رشته دندانپزشکی قرار دارد.
گاه و بیگاه با خود میاندیشم که ای کاش فرصتی دست میداد تا اندکی نیز به امور شخصی خود بپردازم؛ حتی به مرتب کردن عکسهای خانوادگی که سالهاست به تعویق افتاده است؛ تلفن همراه من نیز به طور کامل در خدمت امور کاری دانشگاه بوده و کمتر فرصتی برای پرداختن به مسائل شخصی پیش آمده است؛ با این حال، با تمامی این مشغلات و کمبود وقت، از اینکه مسیر زندگیام در خدمت علم و آموزش بوده است، احساس رضایت و خرسندی میکنم.
در زمینه تألیف آثار علمی نیز تاکنون موفق به نگارش حدود هفت عنوان کتاب شدهام که از جمله آنها میتوان به کتابهای «مهندسی ژنتیک»، «ژنتیک مولکولی» (در دو جلد)، «دیانای و ژنتیک پیشرفته»، «ژنتیک مولکولی بیماریهای انسانی»، «زیست مولکولی و ژنتیک» اشاره نمود. علاوه بر این، نگارش چند فصل از کتابهایی که به زبان انگلیسی تألیف شده و توسط انتشارات معتبر بینالمللی به چاپ رسیدهاند نیز در کارنامه علمیام به ثبت رسیده است.
نظر دهید