باسمه تعالی
طرحی که جهت فراهم آوردن زمینۀ ارتقای علوم انسانی، ارائه نمودم، عبارت است از کلان پروژۀ فلسفۀ اجتماعی حکمت متعالیه. در این طرح احیای ساحات اجتماعی فلسفۀ ملاصدرا و نیز کشف ظرفیت ها و خلأها و نارسایی های نهفته در نظام اندیشۀ ملاصدرا جهت مواجهه با جهان امروز دنبال شده است. فلسفۀ اجتماعی حکمت متعالیه دو رشته مطالعات را به موازات هم دنبال می کند: 1- مبانی وجودشناختی ساحات اجتماعی انسان و نسبت آن با استکمال وجودی انسان که ملاصدرا در آثار خود مورد توجه قرار داده است. او از تمدن با عناوین مختلفی چون عمران و تعمیر دنیا، عالم سازی و مملکت سازی یاد کرده و حکمت را دائرمدار آن دانسته است. مهم ترین نظریه هایی که در فلسفۀ عمران ملاصدرا قابل پردازش است عبارت است از نظریۀ عدالت اجتماعی و نظریۀ نقد قدرت. 2- تاریخ اجتماعی حکمت متعالیه: این رشته از مطالعات تاکنون مورد غفلت بوده است. در این مطالعات فلسفه و حکمت ملاصدرا پس از اینکه صورت مکتوب پیدا کرده و انتشار یافته، یک پدیدۀ اجتماعی مستقل از مؤلف تلقی شده و به روابط اجتماعی که با سایر پدیده های اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی، برقرار کرده و تأثیرگذاری های مستقیم و غیرمستقیم داشته، پرداخته شده است. این رشته از مطالعات غیر از تاریخ زندگی فیلسوفان و یا تاریخ فلسفه است که تاکنون مرسوم بوده است