۱۴۰۳ شنبه ۶ مرداد
اقتصاد چرخشی

پنداشتی نادرست از اقتصاد چرخشی

حتما تا به حال عبارت اقصاد چرخشی را شنیده‌اید؟ این فرآیند اقتصادی با هدف کمینه کردن ضایعات به وجود آمد تا با مدل خطی سنتی یعنی «دریافت مواد اولیه، تولید و دور انداختن» مقابله کند. اما آیا فرآیندهای اقتصادی در واقعیت اینگونه‌اند؟


حتما تا به حال عبارت اقصاد چرخشی را شنیده‌اید؟ این فرآیند اقتصادی با هدف کمینه کردن ضایعات به وجود آمد تا با مدل خطی سنتی یعنی «دریافت مواد اولیه، تولید و دور انداختن» مقابله کند. اما آیا فرآیندهای اقتصادی در واقعیت اینگونه‌اند؟ متاسفانه خیر.

 

فرآیندهای اقتصادی را نه می‌توان به جلو برد یا به عقب برگرداند و نه مانند حرکت بر روی یک دایره‌ هستند که به مکان اول خود برگردند؛ در واقع این فرآیندها برگشت‌ناپذیرند و در جهت پیکان زمان به سوی افزایش آنتروپی حرکت می‌کنند. همین آنتروپی زندگی اقتصادی ما را به سفری بی بازگشت تبدیل کرده است. اما چرا اینگونه است؟ تصویر زیر پاسخ این پرسش است.

Image 1

زیست‌کره‌ی زمین

شکل فوق جریان منابع طبیعی در اقتصاد را نشان می‌دهد. منابع با ارزش از طریق ورودی طبیعت تهیه می‌شوند. سپس از طریق اقتصاد جریان می‌یابند و در طول مسیر به کالا تبدیل می‌شوند و فرآیند تولید صورت می‌گیرد. نهایتا زباله‌های ارزشمند و آلودگی در پایان خروجی انباشته می‌شوند. بازیافت منابع مادی امکان پذیر است، اما تنها با استفاده از برخی منابع انرژی و همچنین مقدار بیشتری از منابع مادی دیگر. منابع انرژی، به نوبه‌ی خود، به هیچ وجه قابل بازیافت نیستند، بلکه به عنوان گرمای هدر رفته از بین می‌روند.
در نتیجه، فناوری باید از نظر کیفی تغییر کند تا با افزایش آنتروپی، تخریب و آلودگی محیط زیست سازگار شود؛ حتی در اقتصادهای ساکن یا «اقتصادهای حالت پایدار». اقتصاد حالت پایدار، نسبت به اقتصاد در حال رشد، حرکتی کندتر در این سفر بدون بازگشت دارد، سفری که در آن طول عمر به کیفیت بستگی دارد و به جای افزایش کمی، به دنبال بهبود کیفی است. با این حال، بسیاری به سفری کندتر و دقیق‌تر و بدون بازگشت راضی نیستند. آنان به اصطلاح، اقتصادی چرخشی می‌خواهند که احتمالا بتواند با مصرف مواد زائد خودش زندگی کند و به رشد ادامه بدهد. ایشان فرض می‌کنند آنچه مطلوب آن‌هاست لزوما باید ممکن هم باشد.
در نمودارهای اقتصاد چرخشی، اقتصاد به عنوان یک سیستم منزوی نشان داده شده است. هیچ چیز از بیرون وارد این سیستم و از آن خارج نمی‌شود. هیچ منبعی از زیست‌کره وارد نمی‌شود و هیچ زباله‌ای هم به آن باز نمی‌گردد، در واقع هیچ زیست‌کره‌ای وجود ندارد. این دیدگاه انتزاعی برای مطالعه‌ی مبادله (عرضه، تقاضا، قیمت‌ها و درآمد ملی) مفید است، اما برای مطالعه‌ی هزینه‌های زیست محیطیِ رشد اقتصادی فاقد ارزش است.
با این حال، این تصویر آن چیزی نیست که اکثر طرفداران امروز از «اقتصاد چرخشی» استفاده می‌کنند، اما از دیرباز نامی مشابه دارد و باعث سردرگمی است. منظور از «اقتصاد چرخشی» اقتصادی است که منابع طبیعی مادی را به میزان بالایی بازیافت می‌کند، طول عمر محصول را افزایش می‌دهد و عمدتاً از منابع تجدیدپذیر استفاده می‌کند. همه‌ی این سیاست‌ها خوبند، اما ناچارند که از هدف خود یعنی «رشد پایدار» فاصله بگیرند. بهتر است آن را «اقتصاد بازیافت» یا اقتصادی نامید که بهره‌وری منابع طبیعی را به جای بهره‌وری نیروی کار یا سرمایه به حداکثر می‌رساند.

 

Image 2

اقتصاد چرخشی زمین را فراگرفته است. جریانی که برای رشد خود، هرچه بیشتر سرمایه‌های طبیعی زمین را اشغال و زباله‌های بیشتری تولید می‌کند.

تاکید زیاد بر چرخشی بودن، سایه‌ی عمیقی بر این واقعیت بنیادی‌ می‌اندازد که توان متابولیک (سوخت و ساز) اساساً یک جریان آنتروپیک خطی و یک طرفه است. بله، جریان خطی کلی می‌تواند حاوی جریان‌های متقابل مهم و گرداب‌های معکوس بازیافت باشد، اما رودخانه از کوه است که به دریا می‌ریزد و هرگز به عقب نمی‌رود. صحیح است که چرخه هیدرولوژیکی که توسط خورشید نیرو می‌گیرد، می‌تواند آب را تبخیر کند تا دوباره در کوه‌‌ها باران ببارد، اما این اتفاق در اکوسفر و خارج از اقتصاد رخ می‌دهد.
همانطور که زیربنای زنجیره‌های غذایی، تولید‌کنندگان اولیه هستند و بدون تولیدکنندگان اولیه، اقتصاد طبیعت وجود ندارد؛ اقتصاد بشر نیز وابسته به کشاورزی  است. بدون مازاد کشاورزی، هیچ بخش تولیدی یا خدماتی به وجود نمی‌آید. اقتصاد رو به رشد نیازمند مازاد کشاورزی و استخراج بیشتر در پایه است. در همین حال، بازیافت محدود است؛ اولا اینکه بازیافت مواد، هزینه انرژی به دنبال دارد و دوم اینکه که انرژی به خودی خود در معرض بازیافت نیست. انرژی اضافی برای بازیافت نیز به ابزارهای مادی مانند کامیون‌ها و غیره نیاز دارد. بنابراین می‌توان مواد را کاهش داد، اما این کار به قیمت افزایش توان انرژی که پس از چند چرخه بازدارنده می‌شود خواهد بود. حتی فلزات گران قیمت مانند طلا، نقره و مس در حال حاضر تنها حدود یک سوم بازیافت می‌شوند. به نظر می‌رسد نویسندگانی که اقتصاد چرخشی را توضیح می‌دهند از این واقعیت آگاه هستند، اما تاکید کافی بر آن ندارند.
همچنین مهم است که بازیافت سریع موادِ درون زیرسیستم اقتصادی را از بازیافت بلند مدت از طریق زیست‌کره متمایز کنیم. با اینکه استفاده از منابع تجدید‌پذیر از مزایای اقتصاد چرخشی هستند، باید توجه داشت که استفاده‌ی بی‌رویه و فراتر از ظرفیت آن‌ها، این منابع را عملا غیرقابل‌تجدید می‌سازد. همیشه یک محدودیت مقیاس برای یک زیرسیستم اقتصادی پایدار وجود دارد، که ورای آن، روند رشد حتی در یک اقتصاد چرخشی هم شکست می‌خورد.
واضح است که ثروت بهتر از فقر است، اما آیا رشد تولید ناخالص داخلی در کشورهای ثروتمند، واقعا ما را با هر معیاری از ثروت، ثروتمند می‌کند؟ با افزایش سریع‌تر بیماری‌های اندازه‌گیری نشده نسبت به ثروت اندازه‌گیری شده، احتمالا باعث فقر بیشتر هم بشود. ناگزیر، اقتصادهای ملی در حال رشد به نقطه‌ای می‌رسند که بسیاری از شهروندان گمان می‌کنند که این رشد دیگر ارزش انطباق بیش از حد سریع با یک اقتصاد شتاب‌زده‌ی بدون بازگشت را ندارد. به اصطلاح، رشد اقتصادی دیگر به رشد غیر اقتصادی تبدیل شده است. 
این یادداشت ترجمه ایست از مقاله ای پیرامون مفهوم اقتصاد چرخشی.

نویسندگان:
متین رضا زاده: دانشجوی آینده نگاری راهبردی دانشگاه اصفهان
علی ذاکری: متخصص آینده‌نگاری - رئیس اندیشکده آینده‌پژوهی دانشگاه اصفهان و عضو هیئت‌علمی دانشگاه اصفهان

 

تاریخ:
1402/07/16
تعداد بازدید:
259
منبع:
دانشگاه اصفهان
آدرس: اصفهان - خیابان هزار جریب - دانشگاه اصفهان -سازمان مرکزی- طبقه اول- اندیشکده آینده پژوهی دانشگاه اصفهان 
تلفن: 03137934414 
پست الکترونیک: a.zackery@ast.ui.ac.ir
 
Powered by DorsaPortal